بعضی وقتا دلتنگی های عجیبی سراغ آدم میاد . دلتنگی هایی که نمیشه با کسی درموردش حرف زد و میدونی تا آخرین لحظات عمرت باهات می مونه . اینکه بدونی تا آخرین نفس های زندگیت که معلوم نیست چقدر کوتاه یا بلنده شو بازی کنی و همش تو یه نقاب غیر از نقاب واقعیت زندگی کنی سخته.
همیشه سوالم از خدا این بوده من که قرار بود مسیر زندگیم انقدر بی روح و پر از روزمرگی باشه پس چرا انقدر انرژی تو وجودم گذاشتی
انرژی که برای آزاد کردنش هیچ راهی ندارم
گاهی وقتا دلم برای خودمم خیلی تنگ میشه
پ.ن: گاهی همه چیز خوبه جز اون چیزی که دلت میخواد