وقتی که دیگر نبود
من به بودنش نیازمند شدم
وقتی که دیگر رفت
من به انتظار آمدنش نشستم
وقتی که دیگر نمیتوانست مرا دوست بدارد
من او را دوست داشتم
وقتی که او تمام کرد
من شروع کردم
وقتی که او تمام شد
من آغاز کردم
چه سخت است تنها متولد شدن
مثل تنها زندگی کردن است
مثل تنها مردن
دکتر علی شریعتی
سلام. اختیار داری . اما هرکس یه جور به عشق نیگاه میکنه منم نظر تو رو داشتم اما نظرم عوض شد بعد از چند مدت .
چه عجب!! یکی از این تشکیل تمدن ما خوشش اومد...
هوووه... شاید تابستان آینده این کارو بکنیم. ههممون دانشجوییم
چشم
تمومه داستان و نتیجه گیریامونو برات میفرستم.
خیلی قشنگ بود