میدانم نمی ترسی از حرفهایم
همه اش را به سخره میگیری
من اما خود میدانم که چه می گویم همین بس برای وجدانم
....
گفته بودم خود نخواستی شنوایش باشی
بمان با همه تعلقاتت
مرا حساب نکردی حتی به اندازه کیف چرم کوچکت که بدون ان یکچیزی در زندگیت کم است ...