تلنگر

تلنگر مخصوص کسانی است که میان ظاهر و باطنشان یک سال نوری فاصله است

تلنگر

تلنگر مخصوص کسانی است که میان ظاهر و باطنشان یک سال نوری فاصله است

شب دلتنگی است باز
شب بیقراری
شب فکر به معشوق
شب باز، تنهایی
شبی از عاشقی و خاطره خوب عاشقی
شبی از جنس غم است امشب
شب گریه من است امشب
چه شبی هست خدایا؟
دل من بیتاب است
من او را دوست دارم
دل من دلتنگ است
من به تنهایی عادت کرده ام،
نه به ندیدن او
او را به من نشان بده که دوستش دارم
او برایم شوق هستی است
من برایش، نمیدانم!!!
شاید،
رازی از سکوت،
شاید،
رازی از طلوع،
شاید،
نفرتی بیش از همه... .
من برایش چیستم؟؟؟
نمیدانم! ...  

 

 

جنس تاریک دلتنگی شاعر: امیر اسماعیل زاده(اسیر سرنوشت)

 قسمتی ازنامه ی چارلی چاپلین به دخترش :  

  تا وقتی قلب عریان کسی را ندیدی بدن عریان خودت را نشان نده هیچ وقت چشمانت را برای کسی که معنی نگاهت را نمی فهمد گریان مکن قلبت را خالی نگاه دار اگر هم روزی خواستی کسی را در قلبت جای دهی سعی کن که فقط یک نفر باشد و به او بگو که تو را بیشتر از خودم و کمتر از خدا دوست دارم زیرا که به خدا اعتقاد دارم و به تو نیاز ... 

 

 


پی نوشت: اینم یک خاطره....

قالب وبلاگو گذاشتم کفشدوزک ولی نمی دونم بتونم تحملش کنم یا نه . چون تقریبا یک سال و نیمه که از اسمش خاطره بدی دارم . ( یک نوع آلرژی)  

( منم خلما بدتر از کفشدوزکو تحمل کردم این دیگه چیزی نیست که)

یادش بخیر بی من رفته بود . یکی براش کفشدوزک آورده بود . میگفت بچه بودیم می گفتیم هرکی کفشدوزک داشته باشه بختش باز میشه .  

 

دیگه دوس نداشتم کفشدوزکو ببینم . آخه یاد گشایش بخت می افتم ....   

ولی جدا آدمیزاد چقد انعطاف پذیره ! میتونه شرایطو بعد مدتی بپذیره و باهاش کنار بیاد و بفهمه خدا همیشه بهترینا رو بهش میده . و.. 


پی نوشت: واسه تنبیه باید یک شبم که شده کفشدوزک بمونه..

   


 هرگاه دلت هوایم را کرد، به آسمان بنگر و ستارگان را ببین که همچون دل من در هوایت می تپند